• صفحه اصلی
  • درباره ما
    • درباره ما
    • برنامه راهبردی
    • چارچوب گذار
  • خواندنی‌ها
  • میز مناظره
  • عضویت
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
چهارشنبه 31 اردیبهشت 1404
دولت برای ایران
ENGLISH
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
    • درباره ما
    • برنامه راهبردی
    • چارچوب گذار
  • خواندنی‌ها
  • میز مناظره
  • عضویت
Logo
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
    • درباره ما
    • برنامه راهبردی
    • چارچوب گذار
  • خواندنی‌ها
  • میز مناظره
  • عضویت
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
دولت برای ایران
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
خانه عمومی

اعتراضات ایران، اپیزودهای انقلابی از مشروطه تا امروز

15 آذر 1401
در عمومی
0
اعتراضات ایران، اپیزودهای انقلابی از مشروطه تا امروز
0
اشتراک گذاری ها
434
بازدیدها
اشتراک گذاری در واتساپتوییترتلگرام

نویسنده: محمدعلی کدیور

شغل: استادیار جامعه‌شناسی و مطالعات بین‌الملل کالج بوستون

محمد علی کدیور، جامعه شناس در مطلب زیر با اشاره به انقلاب مشروطیت و انقلاب پنجاه و هفت تا اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی، ضمن تاکید بر پیوسته بودن آن‌ها بر لزوم استفاده از تجربه نهضت‌ها و قیام‌های قبلی تاکید می‌کند. او در ادامه این نوشتار با اشاره به اعتراضات ضد استبدادی کشورهایی چون لهستان؛ برزیل و آفریقای جنوبی می نویسد که مبارزین در طول مبارزه با استبداد برای عدم بازتولید آن در سال های پس از پیروزی انقلاب، باید خود به نهادها و سازماندهی دموکراتیک پایبند باشند و آن را در عمل اجرا کنند.

اعتراضات زن، زندگی، آزادی در سه ماه گذشته نقطه‌ عطفی در مبارزات سیاسی در کشورمان در دهه‌های گذشته بوده است. این اعتراضات مشخصا مطالباتی را درباره‌ حقوق زنان، ستم قومی، و تغییر نظام سیاسی از جمهوری اسلامی مطرح کرده‌اند. گروه‌های مختلفی از جمله زنان، کردها، بلوچ‌ها، ترک‌ها، دانشجویان، دانش‌آموزان، معلمان، کارگران، وکلا، پزشکان، هنرمندان، ورزشکاران، و روحانیان اهل سنت در این اعتراضات شرکت کرده‌اند.

اعتراضات فعلی که با کشته‌ شدن ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد آغاز شدند تاکنون موفق به تولید شعارها، نمادها، آثار هنری فراوان، و همچنین بعضی گروه‌های سیاسی و اجتماعی جدید شده‌اند. از این جهت می‌توان گفت که اعتراضات فعلی خصلتهای یک جنبش اجتماعی را دارا بوده و همین مساله را می‌توان یکی از دلایل تداوم این اعتراضات تاکنون علی رغم سرکوب و خشونت شدید دولتی دانست. این جنبش اعتراضی تا همین لحظه نیز دستاوردهایی در زمینه‌ رویه‌های زندگی روزمره برای زنان داشته است چنانکه زنان شجاع بسیاری دست به نافرمانی مدنی زده و بدون حجاب اجباری در مکان‌های عمومی حاضر می‌شوند.

اپیزودهای انقلابی

علاوه بر دارا بودن ویژگی‌های یک جنبش اجتماعی اعتراضی، از نظر مفهومی این اعتراضات ویژگی‌های یک اپیزود انقلابی را نیز داراست. اپیزود انقلابی به یک بازه‌ زمانی اطلاق می‌شود که تعداد زیادی از مردم یک کشور در آن دست به کنش اعتراضی زده و خواستار تغییرات اساسی در نظام سیاسی کشور می‌شوند. وقوع اپیزودهای انقلابی به طور کلی پدیده‌ای نادر است و توفیق این اپیزودها در تغییر نظام سیاسی نیز پدیده‌ای نادرتر. پیش از این اعتراضات دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ دو اپیزود انقلابی بودند که با سرکوب شدید دولتی مواجه شدند و در هدف سیاسی تغییر نظام سیاسی به طور دفعی پیروز نشدند. اعتراضات فعلی البته تفاوت‌های مهمی با دو اپیزود انقلابی پیشین در سالهای ۹۶ و ۹۸ دارند. در حالی که آن اپیزودها بیش از ۱۰ و ۷ روز ادامه نیافتند، اعتراضات فعلی تا کنون قریب به سه ماه دوام آورده‌اند و از نظر درگیر شدن گروه‌های مختلف اجتماعی نیز به مراتب از اعتراضات پیشین فراتر رفته‌اند.

چه شرایطی باعث پیروزی مخالفان در یک اپیزود انقلابی یعنی ایجاد تغییرات اساسی در نظام سیاسی می‌شود؟ مارک بایسینگر استاد سیاست در دانشگاه پرینستون در کتاب جدیدش «شهر انقلابی» با بررسی بیش از ۳۰۰ اپیزود انقلابی از ۱۹۰۰ تا ۲۰۱۴ به این پرسش پاسخ داده است. عوامل موثر بر وفیق اپیزودهای انقلابی را می‌توان به دو دسته‌ی ویژگی‌های نظام سیاسی و اقدامات مخالفان تقسیم کرد.

در میان نظام‌های سیاسی احتمال توفیق انقلاب‌های شهری در نظام‌های پیوندی (hybrid) بیشتر از نظام‌های اقتدارگرای‌کاملا بسته و همچنین نظام‌های دموکراتیک است. نظام‌های پیوندی ترکیبی از ظواهر دموکراتیک و خصلت‌های استبدادی را توأمان دارند، نه دموکراسی کامل هستند، و نه اقتدارگرای‌ کاملا بسته. در این نظام‌ها برخی حقوق مدنی و سیاسی و همچنین برخی نهادها برای بروز مشارکت مردمی به نحوی ناقص و نیمه موجود است. جمهوری اسلامی نیز یک نظام پیوندی بوده است، هر چند در سالهای اخیر وجه شبه‌ دموکراتیک آن کمرنگتر شده و وجه استبدادی آن پررنگتر. به علاوه، هرچه طول زمامداری رهبر کشور بیشتر باشد بخت موفقیت انقلاب علیه آن نظام سیاسی بیشتر می‌شود. داشتن مسؤولیت نظام سیاسی در یک زمان طولانی به این معناست که افراد جامعه، فرد رهبر را بیش از پیش مسؤول نابسامانی‌های کشور می‌بینند، و بسیج انقلابی علیه آن رهبر و نظام تسهیل می‌شود. در مجموع می‌توان گفت که بعضی ازشرایط ساختاری برای توفیق یک اپیزود انقلابی در ایران مهیا است.

ویژگی‌های خود انقلاب مانند مکان، اهداف، و تاکتیک‌ها نیز تاثیرات مهمی بر بخت پیروزی جنبش‌های انقلابی دارد. نخستین و شاید مهم‌ترین عامل مهم در این دسته حداکثر تعداد معترضانی است که در یک انقلاب شرکت می‌کنند. هرچه معترضان بیشتری به انقلاب بپیوندند، بخت پیروزی انقلاب نیز بیشتر می‌شود. اریکا چنوث و ماریا استفان نیز در کتاب مهم خود با نام «چرا مقاومت مدنی کارآمد است» درباره‌ پویش‌های خشونت آمیز و خشونت پرهیز نشان می‌دهند که تعداد بالای مشارکت کننده از جمله مهم‌ترین عوامل در پیروزی پویش‌های مخالفان است، و این پویش‌های خشونت‌پرهیز هستند که می‌توانند تعداد زیادی از مردم را به صف مخالفان ملحق کنند.

براساس ویدیوها و اخباری که تاکنون از اعتراضات جاری منتشر شده می‌توان تخمین زد که تعداد معترضان در هر روز در مقیاس ده‌ها هزار نفر بوده است. البته چنانکه درصد مشارکت پایین در انتخابات اخیر ریاست جمهوری و مجلس و فعالیت‌های آنلاین نشان می‌دهد تعداد ناراضیان از وضع موجود بسیار بیش از ده‌ها هزار نفر است اما تا زمانی که صدها هزار نفر بلکه میلیون‌ها نفر دست به کنش اعتراضی در جهان واقع نزنند کشور وارد وضعیت انقلابی نمی‌شود.

چنانکه متخصصان جنبش‌های اعتراضی و انقلابی، چارلز تیلی و سیدنی ترو توضیح می‌دهند، وضعیت انقلابی وضعیتی است که در آن توده‌های عظیم مردم در خیابان‌ها و فضاهای عمومی خواستار تغییر انقلابی شوند و در میان رهبران نظام حاکم نیز شکاف و ریزش حاصل شده‌ باشد. اعتراضات جاری کشور تا اینجا توان اخلال در حکمرانی جمهوری اسلامی را داشته است ولی تا این لحظه توان انحلال و تغییر بنیادین در نظام سیاسی را نداشته است. ایجاد تغییر در نظام سیاسی متضمن گسترده‌تر شدن اعتراضات چه از نظر تعداد مشارکت‌کننده و چه از نظر جغرافیایی است.

چنانکه تجربه‌ انقلاب‌های شهری دیگر در کشورهایی مانند اوکراین، تونس، و مصر نشان می‌دهد، این حرکتها نهایتا از طریق حضور صدهاهزارنفری و میلیونی مردم در فضاهای عمومی شهریست که می‌توانند منجر به تغییر نظام سیاسی کشور گردند. چنانکه مارک بایسینگر تشریح می‌کند اینکه مکان انقلاب‌ها شهری یا روستایی باشد تغییر بسیاری در زمینه‌ پیدایش و موفقیت آنها دارد. طی دهه‌های گذشته انقلابها هرچه بیشتر در شهرها روی داده‌اند و انقلابهای شهری نیز بخت موفقیت بیشتری نسبت به انقلاب‌های روستایی داشته‌اند. مزیت انقلابیون در شهرها این است که می‌توانند از طریق تاکتیک‌های خشونت‌پرهیز مانند تظاهرات دست به بسیج تعداد زیادی از مردم بزنند و اینکه در نزدیکی مراکز مهم حکومتی در شهرها خصوصا پایتخت هستند.

سازماندهی

گسترده‌تر شدن تعداد معترضان خود در گرو گسترش سازماندهی جنبش اعتراضی است. چنانکه محققان جنبش‌های اجتماعی در دهه‌های گذشته توضیح داده‌اند این سازمان‌های جنبش هستند که باعث می‌شوند اعتراضات کوتاه مدت به جنبش‌های بلند مدت تبدیل شوند. همچنین مطالعات انجام شده درباره‌ گذارهای دموکراتیک نیز نشان می‌دهد هر چه سازماندهی نیروهای دموکراسی‌خواه در یک گذار دموکراتیک بیشتر باشد احتمال گذار به دموکراسی پایدار در یک کشور افزایش می‌یابد. در مقابل موج‌های اعتراضی گاه با تکیه بر رسانه‌های اجتماعی می‌توانند به صورت دفعی و در کوتاه مدت نظام‌های اقتدارگرا را با بحران مواجه کنند و به زیر بکشند ولی در بلندمدت به دلیل ضعف سازماندهی و تشتت در صفوف مخالفان در ایجاد یک نظام دموکراتیک پایدار شکست می‌خورند.

تجربه‌ انقلاب مصر در سالهای ۲۰۱۳-۲۰۱۱ شاهد مثال مهمی در این زمینه است. انقلابیون مصر موفق شدند طی سه هفته اعتراض ممتد صدها هزار نفر را به خیابان‌های قاهره و دیگر شهرهای مصر بیاورند و دیکتاتور مصر حسنی مبارک را پس از سه دهه حکمرانی به زیر بکشند. با رفتن مبارک اما اختلاف بین انقلابیون شدت گرفت . چرا که معترضان هیچ گونه توافقی درباره‌ فردای براندازی نداشتند. اختلاف بین انقلابیون زمینه را برای کودتای سال ۲۰۱۳ از طرف ارتش مصر هموار ساخت، کودتایی که با حمایت مردمی انجام گرفت و قرار بود که انقلاب مصر را نجات دهد ولی در عمل طومار دموکراسی شکننده‌ مصر را درهم‌ پیچید و موجب بازگشت اقتدارگرایی نظامی به مصر شد.

اما سازماندهی در جنبش زن زندگی آزادی در چه وضعیتی است؟ از نظر سازمان‌های رسمی تاکنون تشکل‌های صنفی معلمان، کارگران، دانشجویان، و همچنین تشکل‌های سنتی روحانیت اهل سنت از مهم‌ترین سازمان‌هایی بوده‌اند که به حمایت از مطالبات معترضان پرداخته‌اند و حتی در مقام رهبری حرکت‌های اعتراضی جنبش نیز نقش بازی کرده‌اند. همچنین در موارد دیگر که سازمان‌های اصلی صنفی مانند کانون وکلا یا تشکلهای صنفی پزشکان حاضر به ایفای نقش فعال در اعتراضات نشده‌اند اعضای اصناف مانند وکلا و پزشکان به سازماندهی اعتراضات و نوشتن بیانیه و جمع‌آوری امضا برای آن پرداخته‌اند.

چنین حرکت‌هایی نیز در زمینه‌ سازماندهی درون اصناف مهم بوده و شایسته‌ توجه و حمایت معترضان هستند. پژوهش‌های انجام شده درباره‌ گذارهای سیاسی مختلف نشان می‌دهد زمانی که تشکل‌های صنفی و کارگری در اپیزودهای گذار فعال بوده‌اند احتمال اینکه گذارها نتیجه‌ دموکراتیک داشته‌اند بیشتر از اپیزودهای گذاری بود که این تشکل‌ها در آن فعال نبوده‌اند.

در کنار سازمان‌های رسمی، سازماندهی شبکه‌های غیررسمی نیز می‌تواند تاثیر مهمی در قدرت‌سازی برای جنبش اعتراضی و گسترده‌تر شدن تعداد معترضان و تعمیق ارزش‌های دموکراتیک و آزادی‌خواهانه در حرکت اعتراضی داشته باشد. چنانکه مارشال گانز، استاد دانشگاه هاروارد توضیح می‌دهد منظور از سازماندهی ایجاد باهمستان‌هایی (community) است که حول ارزش‌های مشترک تشکیل می‌شوند، ادراک و شناخت افراد را از منافع‌شان متحول می‌کنند، و به کنش مشترک برای رسیدن به اهداف و منافع گروهی می‌پردازند. یکی از لازمه‌های سازماندهی ارائه‌ روایتی است از اینکه باهمستان از کجا آمده و به کجا می‌رود.

از کجا آمده‌ایم؟

هم‌اکنون نیز معترضان روایتهایی درباره‌ پیشینه و آینده‌ جنبش اعتراضی ارائه داده‌اند. یکی از وجوه ممیزه‌ این روایت‌ها این است که چه ارتباطی با حرکت‌های اعتراضی و تحول‌خواهانه‌ پیشین برقرار می‌کنند. یکی از روایت‌های غالب که توسط بعضی رسانه‌های خارج از ایران نیز بسیار بازتاب داده‌ میشود تاکید می‌کند که تمامی حرکات جمعی پیشین مانند انقلاب ۱۳۵۷، جنبش سبز، و جنبش اصلاحات حرکت‌هایی کاملا برخطا و ناصواب بوده‌اند که ملت ایران در این حرکت‌ها فریب خورده‌اند و به همین دلیل نتوانسته‌اند به اهداف خود شامل آزادی برابری و آبادانی کشور دست پیدا کنند. در برابر القای این نکته که حرکت‌های پیشین کاملا برخطا و نتیجه‌ زودباوری و فریب بوده‌اند، این روایت می‌افزاید که این بار مردم به درستی به اهداف و منافع خود آگاه شده‌اند و دست به کنش براندازانه زده‌اند.

پرسش اصلی که این روایت دربرابر خود قرار می‌دهد این است که اگر مردم ایران در تمام برهه‌های پیشین فریب خورده‌اند و زودباوری کرده‌اند، چه تضمینی وجود دارد که این بار به راه درست بروند و به سرمنزل مقصود برسند؟ به زبان دیگر چنین روایتی امکان ایجاد اعتماد به نفس و احساس توانایی جمعی را به طور ناخودآگاه در مخاطب خود تضعیف می‌کند. ضعف دیگر این روایت آن است که با ایجاد گسست و نفی کامل حرکات پیشین امکان یادگیری نقاط مثبت و اجتناب از نکات منفی حرکات پیشین را از بین می‌برد.

در مقابل می‌توان از روایتی از گذشته سخن گفت که مبتنی بر پیوستگی انتقادی با حرکات جمعی پیشین مردم ایران، منطقه، و جهان برای رسیدن به آزادی و برابری برای اقشار مختلف خصوصا زنان و اقلیت‌های قومی است. این روایت اعتراضات جاری را در تداوم حرکات جمعی پیشین مردم ایران مانند انقلاب مشروطه، نهضت ملی‌شدن صنعت نفت، انقلاب ۵۷، جنبش اصلاحات، جنبش سبز، جنبش زنان در یک سده‌ گذشته، اعتراضات اقوام کرد، بلوچ، عرب، و ترک علیه ستم قومیتی، اعتراضات محیط زیستی، صنفی، و ضد حکومتی مانند اعتراضات تیر ۷۸، دی ۹۶، و آبان ۹۸ می‌بیند. در هر یک از این برهه‌ها مردم ناراضی تحول‌خواه و معترض بر اساس منابع موجود و اطلاعاتی که داشته‌اند دست به تصمیم‌ها و کنش‌هایی زده‌اند که از جهاتی آنها را به هدف خود نزدیک کرده و از جهاتی نیز به دلیل خطاهای راهبردی سهمگین آنها را از هدفهای خود دورتر کرده است.

به طور مثال انقلاب ۵۷ تاکنون گسترده‌ترین حرکت جمعی ایرانیان در تاریخ کشورمان است که از نظر گستره‌ جغرافیایی، تعداد مشارکت‌کننده، تنوع تاکتیکی، و سازماندهی در شرایط سرکوب بی‌نظیر بوده و می‌تواند درس‌آموز حرکت فعلی باشد. هرچند انقلاب ۵۷ اقتدارگرایی را در کشور پایان نداد و سرکوب دولتی را نیز در کشور تشدید کرده، اما این انقلاب دستاوردهایی سیاسی نیز داشته است. هرچند رقابت سیاسی درون جمهوری اسلامی هیچگاه به آستانه‌ی رقابت دموکراتیک نرسید ولی رقابت سیاسی نسبت به سالهای آخر حکومت پهلوی خصوصا سالهای ۱۳۵۷-۱۳۴۲ افزوده شد و مشارکت عمومی در نظام سیاسی نیز نسبت به پیش از انقلاب افزایش یافت. پیوستگی انتقادی با انقلاب ۵۷ به این معناست که از نقاط قوت آن در شکل‌یابی یک حرکت اعتراضی گسترده بیاموزیم و از نقاط منفی آن که منجر به پیدایش یک اقتدارگرایی دیگر در کشور شد اجتناب کنیم.

در جریان مشارکت انتخاباتی اصلاح‌طلبانه نیز مردم ایران بار دیگر تلاش کردند آرمانهای آزادیخواهانه‌ خود را از طریق ظرفیت‌های قانونی پیش ببرند ولی به دلیل محدودیت‌های ساختاری درون نظام جمهوری اسلامی و ضعف اصلاح‌طلبان، این حرکت‌ها از دستیابی به بسیاری از اهداف خود ناکام ماندند و موجب ناامیدی و دلسردی بسیاری از رای‌دهندگان نیز شدند. با این همه میلیون‌ها نفر در این انتخابات‌ها مشارکت کردند، به فعالیت در پویش‌های انتخاباتی پرداختند، و با مهارت‌هایی مانند گفتگو با دیگران به قصد اقناع و سازماندهی شبکه‌ شخصی برای کنش جمعی آشنا شدند. پیوستگی انتقادی با حرکت اصلاحات این امکان را به حرکت اعتراضی جاری می‌دهد که این افراد را درون جنبش فعلی بگنجاند و از مهارت‌های کسب شده توسط افراد در پویش‌های انتخاباتی در پویش‌های اعتراضی جدید استفاده کند.

به کجا می رویم

عنصر مهم دیگر در روایت سازماندهی تشریح آینده و اهداف کنش است، یعنی اینکه گروه و باهمستانی که سازماندهی می‌کنیم قرار است به کجا برود. در این زمینه نیز هم اکنون روایت‌ها و پاره‌روایت‌های متفاوتی درون جنبش وجود دارد. یک روایت غالب بیشتر توجه خود را معطوف به نارضایتی‌های موجود، خرابی‌های متعدد در کشور، و جنایات تکان‌دهنده‌ی جمهوری اسلامی کرده است. ترسیم جزئیات زندگی سیاسی اجتماعی و اقتصادی را به فردا براندازی موکول نموده و طرف‌های ثالث را به کنش اعتراضی به عنوان ضرورتی اخلاقی فرامی‌خواند.

چنانکه این روایت تاکید می‌کند بالاتر از سیاهی رنگی نیست، و سرنگونی جمهوری اسلامی لاجرم به آینده‌ای بهتر از وضع کنونی منجر می‌شود. براساس این روایت کسانی که هنوز به معترضان نپیوسته‌اند یا حتی شیو‌ه‌ مشارکت و اعتراض آنها برای برخی از معترضان قابل قبول نیست فاقد شرافت، خائن، وسط‌باز، ماله‌کش، همدست نظام سیاسی حاکم، و شریک جرم و جنایت آن هستند. به زعم این روایت تنها یک نوع شیوه‌ مشارکت در جنبش اعتراضی قابل تصور و احترام است و دیگر شیوه‌ها مردود و محکوم هستند و باید از صحنه‌ سیاسی حذف شوند. هرچند این دسته از معترضان انقلاب ۵۷ را کاملا نفی می‌کنند ولی از نظر گفتمانی گفتاری مشابه انقلابیون ۵۷ تولید کرده‌اند.

مشکل اصلی این نوع خطاب نسبت به طرف‌های ثالث این است که وارد گفتگو با آنها نمی‌شود و درنتیجه توان پاسخگویی به تردیدها و پرسش‌های آنان را ندارد. در شرایط فعلی بسیاری از مردم از وضعیت موجود ناراضی هستند ولی عدم اطمینان از آینده‌ نامعلوم آنها را از پیوستن به معترضان بازداشته‌ است. پاسخ به این تردیدها نیازمند ترسیم مسیری مشخص برای نیل به آینده‌ایست که تمامی ایرانیان بتوانند با مسالمت آزادی و برابری در کنار یکدیگر زندگی کنند. اما زبان زور، پرخاشگر، تهدید، فحاشی، و انگ‌زنی بعضی از معترضان به افرادی که به هر دلیل با آنها اختلاف نظر دارند نه تنها باعث اقناع طرف‌های ثالث نمی‌شود بلکه ناخودآگاه در آنها احساس ناامنی نسبت به معترضان ایجاد می‌کند و باعث محدود شدن صفوف معترضان می‌شود. نوع مشارکت در جنبش‌های اجتماعی مشارکت داوطلبانه است.

ایجاد مشارکت داوطلبانه نیازمند زبان اقناع و ترغیب است، نه زبان زور، ارعاب، و تهدید. در مقابل می‌توان از روایتی سخن گفت که در کنار ترسیم نابسامانی‌ها، مشکلات، دردها، و رنج‌ها به ترسیم آینده‌ای امیدبخش می‌پردازد. یکی از ویژگی‌های اصلی حرکت اعتراضی حاضر شعار ایجابی زن، زندگی، آزادی است که بر عکس شعارهای سلبی رایج در کشور در دهه‌های گذشته به ترسیم آینده و مسیر پیش روی کشور می‌پردازد. برای ترغیب طرف‌های ثالث برای پیوست به باهمستان و کنشگری اعتراضی می‌توان برای مخاطب توضیح داد که معترضان در پی چه آینده‌ای برای کشور هستند، آینده‌ای که نظام سیاسی کشور دموکراتیک است، تصمیمات در سطح محلی و ملی با مشارکت آزاد و دموکراتیک شهروندان اتخاذ می‌شود، نهاد دین از دولت جداست، و برابری جنسیتی و قومیتی مبنای تغییر قوانین و سیاست گذاری است. اینها تنها مثالها و پیشنهادیی است برای تخیل و گفتگو درباره‌ی آینده‌ی کشور در وجوه مختلف که می‌تواند یکی از کارویژه‌های اصلی سازماندهی و باهمستان‌هایی باشد که از طریق سازماندهی شکل می‌گیرند.

می‌توان از فریاد انتقام‌جویی و خون‌خواهی فراتر رفت، و از آینده‌ای دادخواهانه صحبت کرد که دستگاه قضایی در آن مستقل است، مجازات‌های خشن از جمله اعدام از قوانین کشور حذف شده‌اند، و تمامی متهمین از جمله جانی‌ترین و خاطی‌ترین افراد امکان دسترسی به آیین دادرسی عادلانه دارند. شرح و بسط آینده‌ پیش رو به صورت ایجابی به مراتب ظرفیت بیشتری برای گسترده‌تر شدن صفوف جنبش و حتی از کار انداختن دستگاه سرکوب در نهایت دارد، تا تمرکز صرف بر نابسامانی‌های موجود. جامعه‌ ایران جامعه‌ای در هم‌تنیده است، و با سازماندهی شبکه‌های شخصی معترضان به راحتی می‌توانند به صورت گام به گام به حلقه‌های نزدیک به افراد دست‌اندرکار در دستگاه سرکوب نزدیک شوند. سازماندهی خانه‌به‌خانه در کنار برنامه‌ریزی برای حضور میلیونی مردم در کنش‌های اعتراضی را می‌توان دو رکن اصلی یک راهبرد کلی برای پیشبرد جنبش اعتراضی به مرحله‌ای بعدی دانست.

یکی از ویژگی‌های جنبش‌های مهم دموکراسی‌خواهانه در کشورهای مختلف مانند جنبش ضدآپارتاید در آفریقای جنوبی، جنبش همبستگی در لهستان، و جنبش ضد دیکتاتوری نظامی در برزیل این بوده‌است که این جنبش‌ها طی سالهای مبارزه علیه استبداد اصول و ارزش‌های دموکراتیک را مبنای سازماندهی درون جنبش قرار دادند و نهایتا همین سازماندهی دموکراتیک ضامن بقای دموکراسی در این کشورها در دهه‌های پس از گذار به دموکراسی اولیه گردید.

نیل به اهداف زن، زندگی، آزادی و ایجاد یک نظام دموکراتیک در کشور ما نیز متضمن آن است که از هم‌اکنون ارزشها و اصولی را مبنای سازماندهی جنبش اعتراضی قرار دهیم و با طراحی راهبردی مشخص به گسترده‌تر شدن جنبش آزادی‌خواهانه‌ مردم ایران و برداشتن گام‌های بعدی در این مسیر دشوار و طولانی بپردازیم.

پست‌ بعدی

بنیاد مردم شروع به کار کرد.

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دولت برای ایران

کلیه حقوق برای سایت دولت برای ایران محفوظ است.

ما را دنبال کنید

  • توییتر
  • اینستاگرم
  • یوتیوب
  • تلگرام
  • واتساپ

دولت برای ایران در شبکه های اجتماعی

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • صفحه اصلی
  • درباره ما
    • درباره ما
    • برنامه راهبردی
    • چارچوب گذار
  • خواندنی‌ها
  • میز مناظره
  • عضویت
ENGLISH

کلیه حقوق برای سایت دولت برای ایران محفوظ است.