- ما باید از شعارهای انحرافی دور بمانیم و خودمان را متمرکز بر خواستههای منطقی و مشروع خودمان بکنیم.
- کسانی که دعوت به عقلانیت و خشونت پرهیزی میکنند اگر راه حل جایگزینی برای رسیدن به حاکمیت مردم ارائه نکنند مورد وثوق مردم قرار نخواهند گرفت.
- نفرت و خشونت باعث می شود حمایت مردمی از این جنبش وسیع نشود.
- کسانی که به خشونت و نفرت در آدم ها توسل می کنند، اسلحه شان تهدید و ارعاب است، ترس ایجاد می کنند و استبداد درو می کنند.
- کسانی که به عقلانیت، اخلاق مداری و مسئولیت پذیری آدم ها تکیه می کنند، اسلحه شان گفتگو، اقناع و مقاومت مدنی است. امید ایجاد می کنند و جامعه مدنی می سازند.
- درخواست دولت برای ایران اینست که فعالان مدنی موضع خود در خصوص اینکه در کجای این دو منظومه فکری قرار دارند را به روشنی بیان کنند. این حق مردم است.
- ما مخالف مقاومت خیابانی نیستیم ولی معتقدیم هیچ کس نباید برای ضربه زدن به جانی برنامه ریزی کند و از صدمه خوردن جانی خوشحال باشد.
- ما باید کمک کنیم اشخاص و گروه های مختلف مدنی شکل بگیرند و کمک کنیم رهبران جنبش مدنی مردم اعتبار پیدا کنند.
- حکومت فعلی باید از ایجاد فضا، فراهم آوردن توجیه و کمک به اسرائیل دست بردارد. این مسئله ما نیست.
- ما در قالب ارزش های جدید، با کشورها و گروه هایی که حکومت فعلی با آنها دوست هست دوست خواهیم بود. و با آنهایی هم که دوست نیستیم هم سعی میکنیم که دوست بشویم.
- جنبش ما جنبش یک قسمت جامعه بر علیه قسمت دیگر جامعه نیست.
- همه کسانی که در این مملکت چیزی ساخته اند یا شغل ایجاد کرده اند تحقیر شده اند و ظلم دیده اند.
- ما نمیتوانیم افراد را متهم کنیم که چرا در دوره جمهوری اسلامی در ایران زندگی کرده اند یا موفق شده اند.
- در تغییر مورد نظر ما به مالکیت افراد تعرض نخواهد شد مگر با تخلف یا دزدی ایجاد شده باشد.
- ساختن و نگهداری از آنچه ساخته شده نباید متوقف بشود. تغییری که ما میخواهیم بوجود بیاوریم از خراب کردن ساختههایمان اتفاق نخواهد افتاد.
- استراتژی و برنامه ما سه قسمت دارد:
1. ایجاد تصویری روشن و قابل قبول از آینده.
2. ایجاد بستری برای گفتگو و شبکه سازی همفکران.
3. پایین آوردن هزینه مقاومت به منظور مشارکت طیف وسیعی از مردم در مقاومت مدنی.
- تمام خواسته ما در یک عبارت خلاص می شود: حاکمیت مردم.
- اراده و خواست قعطی ما رسیدن به یک انتخابات آزاد و واقعی برای تعیین نوع حکومت است. این که این انتخابات با مذاکره انجام شود یا با اعمال زور انتخاب حکومت فعلی است.
درود
نکته مثبت این سه ویدیو گرچه من با همش موافق نبودم اینه که حرفهای تازه ای زده شد و اینکه آقای زمانی خیلی مواضع مشخصی دارند و به نظر میاد ابهامی باقی نمیگذارند و این چیزیه که ما ایرانیا همیشه از کمبودش ضربه خوردیم. جامعه ای برای ما ترسیم کردین خیلی ارمانگرایانه و دور از دسترس به نظر میرسه گرچه جذابه. جامعه ای بدون خشونت و با در نظر گرفتن حقوق همه مردم و اقلیتها. جامعه ای ازاد که برای انتخابهامون که به هیچ کس هم آسیبی نمیرسونه شبانه روز موظف به توضیح دادن و توجیه کردن و حتی تنبیه شدن نباشیم. آقای زمانی گرچه سالهای زیادی از عمر ما میگذره ولی ما هنوز زندگی کردن رو شروع نکرده ایم. بی صبرانه منتظر راهکارهای شما هستیم.
بنام خدای مهربانیها.
باسلام و آرزوی توفیق برای تمامی میهن دوستان.
بیمقدمه:
طی مصاحبهایی که توسط آقای “نمیدانم کی و ازکجا” با آقای زمانی که لااقل فهمیدیم خیلی جاها تحصیل کردند از دانشکدهی فنی دانشگاه تهران تا کلمبیا و کارآفرین هستند و صاحب شرکتی که ۳۵۰نفر در آن شاغل هستند و…از شکل گیری گروهی ‘اصلاحطلب بانگرشینو’ بنام “دولت برای ایران” مطلع شدیم، هرچند جناب آقای زمانی نوید انتشار پیشنویس قانون اساسی مدون توسط گروه “دولت برای ایران” را بعد از مصاحبه خود به بینندگان دادند، اما هنوز که فکر میکنم حدودا پنجاه و اندی روز از تاریخ مصاحبهشان میگذرد حقیر نتوانستم ردی از نشر آن پیدا کنم تا مروری داشته باشم که احتمالا خلف وعده صورت گرفته. “دوست مصاحبه کننده در بخشی از مصاحبه به این نکته اشاره کردند که ‘اکنون که ۵۰روز از قتل خانوم مهسا میگذرد و…’ بنده بر همان اساس گفتم ۵۰ و اندی روز گذشته.”.
بهرحال تا اینجای کار هم سئوالاتی چند در ذهن بنده شکل گرفته که امید وارم پاسخ منطقی دریافت کنم.
۱- جناب زمانی عزیز لطفا بفرمائید آیا شما و دیگر اعضای گروهتان داخل ایران تشریف دارید یا نه.!؟؟
اگر جواب مثبت است بفرمائید چگونه است که شما میتوانید از اصلاحات صحبت کنید تا بدانجا که زمامداری حکومت مطلقه را در پارهایی موارد زیر سئوال ببرید ولی از هجمهی اوباشان تریبون دار مانند مجلس، سپاه، قوهی قضائیه، دولت و علیالخصوص امامانِ ناصالح جمعه و… در امان هستید.!؟ “نمیدانم، شاید قانون در مورد شما نوعی دیگر تعریف میشود، در مورد معترضین کف خیابان که اشاعهی فساد و تشویش اذهان عمومی به قصد براندازی و نهایتا محارب با خدا و خلق خدا معنی میشود و اعدام…
اگر در خارج از ایران باشید که جهتِ موضوع کلا عوض میشود و ناچاریم شما را به همان چشم مهاجرانیها ببینیم و لاغیر… آیا غیراز این است؟؟
۲- به زعم شما اصلاحاتی که به پرچمداری خاتمی شکل گرفت در زمان خود کارهای بزرگی را صورت داد ازجمله ایجاد فضای باز سیاسی، گفتمان، مسامحه، مصالحه و… (حقیر شخصا انتخاب خاتمی را بعنوان رئیس قوهی اجرایی، هدیه خداوند و فراتر از یک معجزه برای اصلاح جامعه میدانستم.) اما نتیجه چی شد، ۴سال با خندهی ملیحشان گذشت و ما گول خوردیم، ولیکن باز در آن همایش دانشجویی معروف به گریههایش دل بستیم و باز هم گول خوردیم. بعد دلمون رو به رفسنجانی خوش کردیم و تلاش و تلاش و تلاش.”ستاد تبلیغات شمیرانات آن مرحوم در دفتر ما واقع در نیاوران مستقر بود،” اما وقتی احمدی نژاد را از جعبهی جادویی انتخابات کشیدن بیرون تمام رشتههامان پنبه شد. چون به قدرتی پنهان پی بردیم که مافوق ارادهی تمامی اقشار جامعه بود که هیچکس ‘حتی شخص رفسنجانی بعنوان رکن رکین انقلاب’ را یارای مقابله با آن نبود.
ظهور احمدی نژاد با کاپشن بهاری و پاپوش کفش ملی آنهم بدون جوراب، نه تنها معادلات سیاسی ایران، بلکه منطقه و حتی اروپا و آمریکا را بهم ریخت، بخشی از قراردادهای خارجی دولت اصلاحات یکطرفه ملغی شد، گفتگوی تمدنها جان باخت و تو آرشیو سازمان ملل مدفون ابدی شد، شاخ نامداران جبهه اصلاحات با بگیر و ببند و محاکمه و حبس و… یا عزلت گزین شدند یا خارج گریز و پناهنده به اجنبی، چی شد عارف ماند و تیتر روزنامهایی که چون نشتر دلاکان قلب مردم را درید “ژن آقازادهی من ژن خوب است، عارف” روحانی هم مثل مترسکی بود که هرچند خود را حاکم کشتزار میدانست ولی کلاغها میدانستند که او تا “صبحجمعه” خواب است، و…
حالا میشه بگید اصلاحات بجز اینکه سالهای سال گردن این مردم را با وعده نگهداشت تا حاکمیت مطلقه فرصت دوشیدن داشته باشد.!؟
۳- در مورد مذموم دانستنِ ستاندنِ جان از طرف معترضین سئوال حقیر این است، مگر مردم انقلابی خودشان معترض کشتن شدن مهسا نبودن!؟ حکومت بجای پاسخ نیکا را کشت، بعد نیکای دیگری راکشت و سپس نیکاهای دیگر را.
معترضین به قتلها اعتراص کردند. راهپیمایی اعتراضی کردن یا با شعار یا با سکوت. نتیجه چی شد بدنشون پر شد از ساچمه، چشمها کور شدند، سینهها شکافتند، گلوها دریده شدند، صداها را خفه کردند. زن و بچهی مردم را گرفتند، زدند، به زنجیر کشیدن و هتک و حرمت به دخترکان نوشکفته وطنم را به وحشیانهترین روش روا داشتن، پسران سرو وَش، دانش آموخته، فرهیخته و آزادیخواه میهنم را آماج گلوله کردن، به هیچ قومی رحم نکردن، نماز گزار، دانشپژوه، دکتر، هنرمند ورزشکار، نان آور، کارگر، همه و همه را یا کشتند یا زخمی کردن که بعد بمیرند یا به سیاهچال بردن که به حکم قضات جلاد اعدام کنند.
مردم بستوه آمدند. شروع کردن به مبارزهی بدون خونریزی، عمامه آخوند را پراندن، بنر سیلمانی را آتیش زدن، گاردریل خیابان را کندن، و بجرم هر کدام از این کارهای اعتراضی بدون خونریزی باز هم اعدام شدن. برای مردم راهِ دیگری جز دفاع مشروع نگذاشتند.
با اینحال آیا فکر میکنید میشود نسخهی مبارزاتی گاندی را در مقابله با این حکومت و مزدورانش تجویز کرد.؟؟؟
۴-جناب زمانی شما که مسلمانید باید شکل گیری اسلام را در سرزمین حجاز بهتر از حقیر بدانید، باید مورخ دینی و عالم مذهبی باشید تا تعداد، اسامی، مکان و نتیجهی جنگهای ۵۰سال اول ظهور اسلام را بدانید، مگر کشتن انسانها در ادوار مختلف و بدست افراد مختلف تعریف دو گانه دارد؟ اگر جواب منفیاست پس به کشتار متقابل اعتراضی وارد نیست، اگر جواب مثبت است بفرمائید بر پایهی کدام استدلال ریختن خون صدها هزار نفر در بیش از ۱۵جنگ صدر اسلام (زمان پیامبر و خلفای راشدین) توسط لشگر پیامبر رآفت و مهربانی خوب بود ولی کشتن حمزه و فلان و فلان توسط کفار خیلی بد.؟؟ آقای زمانی پیامبر اسلام هیچوقت در هیچ جنگی به دشمن اعتراض نکرد که چرا عمویم یا پسرعمویم یا انصارم را کشتید، چون او بهتر از من و شما می فهمید که میدان جنگ برای کشتن است نه گله و شکوه و…
حالا شما پاسخ بدید آیا آدم کشی دیوانهوار هیتلر را کار درستی میدانید؟
آیا کشتارهای گروه زیرزمینی، پارتیزانی مخالفین هیتلر را تقبیح میکنید؟؟؟
۵- ما که ۴۳سال است از حکومت آخوندی جز خدعه و دروغ و نیرنگ و دزدی و تمامیت خواهی و جنگ و کشتار و ترور و اعدام و بی مدیریتی و نا کارآمدی و جفا و فقر و فلاکت و بی کفایتی و آقازاده پروری و مال یتیم خوری و زراندوزی وووو چیزی ندیدیم. حالا از شما میپرسم آیا شما در این ۴۳سال یک کار انسانی از این قوم دیدید که برای ملت ایران سودمند باشد؟؟؟
شما میتونید یکسال از این ۴۳سال، تکرار میکنم فقط یک سال را نام ببرید که این قوم برای مردم سال خوبی را رقم زده باشند.؟؟
بخدای راستی سوگند نه نمی تونید بگید.
خب مومن شما و گروه تون با چه منطقی به اصلاح قومی که با اصطلاح اصلاحات بیگانهاند دل بستید.؟؟
حرف بسیار است عزیز.
بماند برای وقتی دیگر…
👌✌❤
با سلام،
فرمودید که “اینکه انتخابات آزاد با مذاکره انجام شود و یا با زور، انتخاب حکومت فعلی است”!!!
اگر شما هنوز انتخاب قطعی رژیم را، با تکرار مدوام قتلهایی همچون قتل فجیع نیکا شاهکرمی در طول این ۴۳ را، هنوز نفهمیدید، هرگز، هرگز نخواهید فهمید.
راستی من نمیفهمم چرا همه در این ۴۰ سال فقط برنامه و راه حل برای بعد از جمهوری اسلامی میدهند!!!
هیچکس هیچ راحلی برای سرنگونی این نظام قتل جنون نمیدهد، البته بغیر از نفی و نکوهش راهحل رادیکال و واقعی :”مشت در برابر مشت و گلوله در برابر گلوله ”
با احترام
محمود
تو با خود حکومتی!!!!
تو چطور تونستی تو یک یا دو ماه 70 درصد شرکت کیان که ارزش بالای 1000 میلیارد داره رو نقد کنی، کارهای نقل و انتقالش انجام بدی از کشور خارج بشی! با یه استعفا سازمان بورس و حکومت ایران قبول کرد تو استعفا دادی?? تو ساcمان بورس شما یه صورتجلسه مجمع میخای ثبت کنی یک ماه طول میکشه!!! هر وقت در کیان بستن اون موقع مشخص میشه واقعا رفتی:)
اگر میتونی یه ویدیو در مورد اینکه چطور تونستی از ایران خارج بشی و 70 درصد سهامت رو در کیان بفروشی ضبط کن و با مدرک و مستندات نشون بده همه کارها به درستی انجام شده؟
He changed my view on many topics.
I found myself in agreement with all his points and I really believe his methodology will work the best.
یادتون باشه که برخلاف اصلاح طلبان که تما هم و غمشان به نوعی تعدیل اعتراضات و به شکلی حفظ نظام فعلی است مدتهاست حتی آن نیم بند مشروعیت خود را هم از دست داده و مردم در صدد سرنگونی نظام با تمامی قوانین ارزشها و دیدگاههایشان است تا بر خاکستر آن نظامی منطبق با دنیای مدرن و رعایت بی قید شرط حقوق بشر و حقوق برابر تمامی شهروندان ایران اعماز اقلیتهای قومی و دینی و همچنین رعایت و اهمیت دادن ویژه به حقوق بانوان ومحاکمه و مجازات تمام سران رژیم و تمامی مامورانی که به نوعی در اعدام و شکنجه مردم در این چهل و چند سال دست داشته اند! شعار اساسی مردم در این رابطه نه فراموش میکنیم و نه میبخشیم !
شاید با توجه به سلیقه های افراد همه این گفته ها قابل قبول بعضیها نباشد ولی میتونم بگم که هفتاد تا هشتاد درصد میتواند تا قبل از رفراندم موثر وقابل قبول باشد